"گراهام فولر" (Graham Fuller) دیپلمات و سیاستمداری است که سالیان متمادی درباره کشورهای اسلامی جنوب غرب آسیا مطالعه و تحقیق کرده است.
وی 20 سال کارمند رسمی وزارت امور خارجه آمریکا بوده و در کشورهای ترکیه، لبنان، یمن، افغانستان و عربستان سعودی مدتهای طولانی اقامت داشته است.
فولر در سال 1982 بهعنوان مأمور اطلاعات داخلی سازمان "سیا" در منطقه جنوب غرب آسیا مشغول به فعالیت بوده و بعد از آن در سازمان یادشده به رتبههای بالای امنیتی و تصمیمسازی ارتقا یافته است.
نامبرده یادداشتهای مربوط به دوران فعالیت خود را پس از صدور اجازه انتشار در قالب 10 کتاب منتشر نموده است که برخی از آنها منابع مهمی برای مراکز مختلف تصمیمگیری از قبیل اندیشکدههای آمریکایی محسوب میشوند.
از این میان، سه کتاب به نامهای «ژئوپولیتیک ایران؛ قبله عالم» (THE GEOPOLITICS OF IRAN THE CENTER OF THE UNIVERSE) و «شیعیان؛ مسلمانان فراموش شده» (THE ARAB SHI’A THE FOGOTTEN MUSLIMS ) و «جهان بدون اسلام» (A WORLD WITHOUT ISLAM) جزو مهمترین تألیفات گراهام فولر بهشمار میروند که مهمترینشان کتاب« ژئوپولیتیک ایران؛ قبله عالم» برای تحلیلگران منطقه در سراسر جهان ارزش بسیار زیادی دارد.
سایر تألیفات قابل تأمل فولر عبارتند از:
- امپراطوریهای رقیب و شیعه امامیه در شرق عربستان
- فضای روحانی و جنگ مقدس (مطالعه موردی درباره تاریخ تشیع در عراق و ایران)
- ریشههای شیعیان در شمال هند، ایران و عراق
- آیتاللهها و دموکراسی در عراق
برای آشنایی بیشتر با اندیشههای فولر، نگاهی کوتاه داریم به کتاب «ژئوپولیتیک ایران؛ قبله عالم» [شاید "قلب عالم" ترجمه صحیحتری باشد]
این کتاب در دوران بازنشستگی و فعالیت رسمی او بهعنوان مشاور ارشد در اندیشکده «رند» (RAND) كه انبار اندیشههای سازمان سیا است، به چاپ رسیده است.
یادآوری این نکته ضروری است که مأموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) تا آخر عمر اجازه انتشار هیچ کتابی -چه در قالب خاطرات، چه بهعنوان تحلیل- ندارند و فقط اطلاعات مورد تأیید سیا را منتشر میکنند.
این کتاب نیز توسط اندیشکده فوقالذکر در قالب بخشی از مطالعات ایرانشناسی این مرکز زیر نظر فولر بهعنوان تحلیلگر عالیرتبه اجازه نشر گرفته است.
البته فولر بهصورت هدفمند در مقدمه کتاب از اشخاصی (فرانسیس فوکویاما، نیکولا شاهگلدیان، پل هنز، زلمای خلیلزاد و سهراب سبحانی) که در تکمیل این پروژه همکاری نمودهاند یاد کرده و از ایشان قدردانی میکند و خاطرنشان میسازد که از برخی دیگر که امکان ذکر اسامیشان نبوده، به طریق دیگری تشکر شده است!
فصلبندی کتاب به شرح ذیل میباشد:
فصل اول) فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران
فصل دوم) ایران و عراق، میدان نبرد فرهنگها
فصل سوم) ایران و خلیج فارس؛ قسمت اول: غبارهای تاریخ
فصل چهارم) ایران و خلیج فارس؛ قسمت دوم: ایران و مبارزهجویی جدید عرب
فصل پنجم) ایران و خلیج فارس؛ قسمت سوم: زیستن با یک ایرانِ جمهوری
فصل ششم) ایران و عربستان سعودی؛ کشمکش بنیادگرایان
فصل هفتم) ایران، لبنان و درگیری اعراب و اسرائیل
فصل هشتم) ایران و روسیه؛ تزارها در مقابل شاه
فصل نهم) ایران و اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ جهانی دوم
فصل دهم) ایران و اتحاد جماهیر شوروی؛ شکل مناسبات آینده
فصل یازدهم) ایران و ترکیه؛ رقابت برای رهبری آسیای مرکزی
فصل دوازدهم) ایران و مفهوم جبهه شمالی
فصل سیزدهم) نگاه ایران به شرق (افغانستان، پاکستان، هند و آسیای شرقی)
فصل چهاردهم) ایران و دیدگاه جهانی
فصل پانزدهم) ایران و ایالات متحده آمریکا
فصل شانزدهم) نتیجه: کالبدشکافی سیاست خارجی ایران در آینده
یکی از نکات حائز اهمیت کتاب این است که فولر با تعریف خاص خود از ژئوپولیتیک در بستر فرهنگ جامعه، سعی میکند تعریف فرانسوی مفهوم کلاسیک ژئوپولیتیک را ارائه داده و عناصر فرهنگی و تاریخی را دخیل در تحقق این موضوع بداند و بر این اساس، رفتارهای خارجی دولت ایران را مورد تجزیه و تحیل قرار میدهد و سیر آن را شناسایی و روایت میکند.
در نـخستین فـصل کـتاب کـه مهمترین فصل آن نیز میباشد، ویژگیها و عناصر تشکیلدهنده فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایرانیان یا همان ژئوپولیتیک ایران مورد بررسی قرار میگیرد و در واقع برای مخاطبان بیرونی تصویری از ایران ارائه میشود که بتوانند رفتارهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مقابل آمریکا را درک و تحلیل کنند.
لازم است این نکته را بدانیم که انتشار کتابهای اینچنینی از طرف سازمانهای امنیتی با پشتوانه تیمهای تحقیقی، موجب این توهم برای برخی کنشگران سیاسی شده است که شاید این اقدام، پیغامی برای بهبود رابطه با ایران باشد؛ اما نباید از این مهم غفلت کنیم که رهبران تیزبین ایران سیاست کلی و سطح اختلاف با آمریکا را ترسیم و تبیین کرده، آن را ایدئولوژیکی معرفی نموده و در تمام مواضع مستقیم یا غیرمستقیم بر این گزاره محوری پای فشردهاند که متوجه تلاش طرف مقابل جهت ایجاد خطای محاسباتی در تلقی تصمیمسازان و افکارعمومی ایران بهمنظور تنزل دادن سطح اختلافات به مرتبه تاکتیکی و تکنیکی میباشند.
دو سؤال اصلی: قبله عالم [قلب عالم] یعنی چه؟ چرا جغرافیای ایران قابلیت تبدیل شدن به قبله [قلب] جهان را دارد؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت: تئوری قلب جهان و یا (heartland teorisi) برای اولین بار از طرف «جان مکیندر» (John Mackinder) سیاستمدار در کتابی با عنوان «عقاید دموکراتیک و واقعیت» مورد استفاده قرار گرفت. او بر اساس برخی نظریههای ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی، بخشی از منطقه جنوب غرب آسیا را بهعنوان قلب جهان معرفی کرد.
مکیندر در توضیح مفهوم قلب جهان، 3 جمله کلیدی خود را بیان کرده است:
«1. هرکس بر اروپای شرقی مسلط شود، بر هارتلند حکمرانی خواهد کرد و 2. هرکس بر هارتلند مسلط شود، بر جزیره جهانی اوراسیا حکمرانی خواهد کرد و 3. هرکس بر جزیره جهانی حکمرانی کند، بر جهان حکومت خواهد کرد.»
بعد از مکیندر، سیاستمدار ارشد آلمانی «هاوس هوفر» ژئوپولیتیسین و رئیس مؤسسه تحقیقات ژئوپولیتیکی مونیخ، نظریه مکیندر را اندکی تغییر داد و مدعی شد که آلمان باید تسلط خود را در اروپا و آسیا گسترش دهد و این تفکر مبنای حرکت هیتلر و راه اندازی جنگ جهانی دوم شد.
با سیر تحقیقات مفصلی که در اندیشکده رند مبتنی بر واقعیات جغرافیایی منطقه جنوب غرب آسیا انجام شده، نظریه مکیندر باطل و احتمال تبدیل شدن ایران به قلب جهان بسیار قوت پیدا کرده است.
البته این نکته در تعیین چشماندازهای آینده کشورهای آسیایی از طرف سیاستمداران آمریکایی بهطور واضح بیان شده است و نگاه گذرا به فعالیتهای تحقیقاتی و شکلگیری جریانهای خاص در منطقه، سند صحت این نظریه میباشد.
(علاقمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع مربوط به تئوری هارتلند و چشماندازهای آینده جهان مراجعه کنند)
در پاسخ به سؤال دوم نیز باید گفت: کارشناسان مسائل امنیتی همواره از مفاهیمی همچون ژئوپولیتیک و یا ژئواستراتژیک سخن گفته و عمق این مفاهیم را در جابجایی قدرت دخیل میدانند.
در علوم استراتژیک، موقعیت هر کشور بر اساس معیارهای مختلف بررسی میشود. این معیارها میتوانند موقعيت تاريخي، موقعيت اقتصادي، موقعيت اجتماعي، موقعيت فرهنگي، يا موقعيت سياسي باشند.
يكي از مهمترين گونههاي تبيين موقعيت هر كشور، موقعيت محيطي آن است كه در آن ابتدا محيط جغرافيايي تبيين ميشود، سپس ساير مؤلفههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در نسبت با محيط جغرافيايي تعريف ميگردند.
در بررسي «موضوع محور»، ابتدا محورهاي موضوعي مانند سياست، اقتصاد، فرهنگ يا موضوع نظامي تبيين و سپس ساير مؤلفههاي قدرت موضوعي، از جمله «محيط» در نسبت با آن بررسي ميشود.
موقعيت محيطي يا Situation هر کشور در سه مرحله زیر بررسی میشود:
مرحله نخست، مرحله تبيين محیطی کشورهاست که بر اساس سه مؤلفة قدرت محيطي يعني زمين (Geo)، دريا (Hydro) و هوا (Aero) است. در مؤلفههاي زمين (Geo)، سرزمين هر كشور از حيث كيفيت، ابعاد، مساحت و همچنين منطقهاي از كرة زمين كه آن كشور در آن واقع شده، منبع متفاوتي از قدرت محيطي محسوب ميشود.
مرحله دوم، مرحله تبيين قدرت موضوعي است که در آن قدرتهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور مورد بررسی قرار میگیرد.
مرحله سوم، تلفیق موقعیت محیطی با قدرت موضوعی است که موقعیت آن کشور را تشکیل میدهد.
از انطباق موقعیت محیطی زمینی با قدرت موضوعی، مفاهیم زیر شکل میگیرند:
- ژئوپوليتيك (Geopolitic)
- ژئواكونومی (Geoeconomy)
- ژئوميليتاری (Geomilitary)
- ژئوكالچر (Geoculture) يا ژئوسوشال (Geosocial)
از انطباق موقعیت محیطی دریایی با قدرت موضوعی، مفاهیم زیر شکل میگیرند:
- هيـدروپوليتيـك (Hydropolitic)
- هيـدرواكـونـومـی (Hydroeconomy)
- هيدروميليتاری (Hydromilitary)
- هيدروكالچر (Hydroculture) یا هيدروسوشال (Hydrosocial)
با بررسی این مفاهیم کلیدی، خواننده محترم میتواند از قابلیتهای ایران (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، محیطی) برای تبدیل شدن به "قلب جهان" آشنا شود.
البته گفتنی است که سیر این مباحث گسترده است و به جهت رعایت اختصار، نکات کلیدی آن در این مقال مختصر آورده شد.
مخاطب محترم میتواند برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع مربوطه مراجعه کند.