امروز، گستردگي رسانهها به گونهاي است كه بسياري از اخبار لحظاتي بعد از مخابره، توسط شبكههاي مختلف راديو و تلويزيوني به خانههاي ايرانيان راه مييابد و تنها نتيجه محدود سازيهاي غيرضروري، تلاش مردم براي خبرگيري از رسانههايي خواهد بود كه در دشمني آنها با گفتمان انقلاب و نظام ترديدي وجود ندارد. آن رسانهها امروز براي جلب اعتماد طرفداران كانديداهاي معترض و در غياب خبررساني داخلي، خبرهاي آنان را به صورت دقيق منعكس مينمايند و ميتوان حدس زد پس از رفع محدوديتهاي داخلي - كه بسيار زودهنگام خواهد بود - آن رسانهها سهمي هميشگي در تامين اخبار مخاطبان امروز خواهند داشت.

انتخابات رياست جمهوري دهم از جنبههاي گوناگون با دورههــاي ســابـق تـفـاوت داشت. اين تفاوت از دوره تـبلـيـغـات تـا اعلام نتـايـج به صورت كامل مشهود بود. در دوره تبليغات، نوعي آزادي كمنظير در اختيار كانديداها قرار داشت كه البته كانديدايي كه اكنون به عنوان برنده اعلام شده است بيش از ديگران از اين آزادي استفاده كرد و پس از آن نيز اين بهرهگيري را يك ضرورت دانست كه بايستي ادامه پيدا كند.
از نظر حضور بينظير مردم در انتخابات و قدرتنمايي ملت ايران در برابر جهانيان نيز ميتوان انتخابات دهم را داراي تفاوت اساسي با دورههاي پيشين دانست. القاي نهايي بودن نتيجه و عدم تحمل تا پايان مهلت رايج قانوني براي رسيدگي به شكايات، از ديگر ويژگيهايي بود كه انتخابات دهم را متمايز ميساخت و در نهايت بايد به حركات مشكوكي اشاره كرد كه پس از انتخابات صـورت گـرفـت و برخي اعتراضهاي متين راتحت الشعاع قرار داد. در كنار اين مسئله، اقدام دستگاههاي دولتي در قطع سيستم پيامك كه آغازگر اعتراض دو كانديداي اصلاحطلب بود موضوعي است كه نبايد از چشم مخفي بماند.
در دو روز گذشته، وجود برخي اغتشاشات در كنار اعتراضهايي كه بدون هدف آشوبگري انجام شد شرايطي ايجاد كرد كه علاوه بر محدوديتهاي قانوني، نوعي خودسانسوري براي جلوگيري از متهم شدن بعدي بر اكثر مطبوعات حاكم شد. اما اكنون كه آرامش به شهر بازگشته است بايستي توقع مخاطبان در خصوص انجام رسالت مطبوعاتي برآورده شود. نگارنده چند روز قبل از برگزاري انـتـخـابـات، اظـهـارات دكـتـر احـمـدينژاد در مناظرههاي تلويزيوني را مورد اشاره قرار داد كه ثابت ميكرد نظام جمهوري اسلامي و كشور ايران محكمتر از آن است كه با بعضي اظهارنظرها و واكنشها با خطري مواجه شود. آن اظهارنظرها و ادعاها ناظر به وجود برخي مفاسد و كارشكنيها در عاليترين سطوح نظام بود كه اگرچه به سادگي قابل پذيرش نيست اما طرح آنها توسط بالاترين مقام اجرايي كشور نشان ميداد كه او استحكام كشور و نظام را بسيار بالاتر از آن ميداند كه تنشهاي حاصل از طرح برخي ادعاها و اختلافافكنيها، خللي در آرامش جامعه ايجاد كند. احمدينژاد در نخستين روز پيروزي نيز سخناني گفت كه عزم او براي تكرار و پيگيري ادعاها را به اثبات ميرساند. اگر ادعاهاي احمدينژاد درست باشد او قاعدتا خـود را بـراي مـقـابلـه با برخي ايستادگيها و كارشكنيها در لايههاي پرنفوذ سياسي كشور آماده كرده و لابد اين كارشكنيها را هم بر روند كلي كشور موثر نميداند.
البته بسياري از افراد، نه اين ادعاها را قبول دارنـد، نـه طرح آنها را در حوزه مسئوليت و اختيارات رئيسجمهور ميدانند و نه اين اقدام احمدينژاد را به صورت كلي، مفيد تلقي ميكنند. اما قطعا موافقان و مخالفان اقدامات او، اين اعـتـماد به نفس را ميستايند و آرزو ميكنند بهرهگيري صحيح و خردمندانه از اين اعتماد به نفس، موجب حل معضلات بسياري شود كه از قبل در كشور وجود داشته و بخشي از آنها نيز در ســالهــاي اخـيـر تـشـديـد شـده اسـت. امـا ايـن اعتماد به نفس با برخي تحركات روزهاي اخير، سازگاري نـدارد. فيلتر شدن بسياري از سايتهايي كه مديريت آنها در چارچوب نظام فعاليت ميكنند، نظارت بيسابقه بر روند چاپ بعضي از روزنامهها و تنگ نظري در انعكاس اظهارات سه كانديداي ديگر انتخابات كه منجر به اعتراض محسن رضايي نيز گرديد اقداماتي است كه در چند روز اخير صورت گرفته و علاوه بر انعكاس نامطلوب داخلي و خارجي، ميتواند شائبههايي ايجاد كند كه با مرور زمان، از اذهان پاك نخواهد شد. آقاي احمدينژاد در دوره مسئوليت چهار ساله خود هر گاه كه به سفر پرانعكاس خارجي رفته است-به خصوص هنگام حضور در آمريكا- به صورت مكرر تاسف خـود را از اين بابت اعلام كرده است كه »از دسترسي آزادانه مردم آن كشورها به اخبار و اطلاعات، جلوگيري ميشود«. شايد تا حدودي حق با احمدينژاد باشد.
در آن كشورها اگر چه تعداد خطوط قرمز بسيار كمتر از خطوط قرمز رسمي و غير رسمي است كه ما براي خود درست كردهايم اما هرگاه مجموعه نخبگان حاكم - اعم از حزب حاكم و حزب رقيب - تصميم بگيرند، راههايي براي سانسور ماهرانه خبرها پيدا ميكنند. اما نبايد فراموش كرد كه اولا موارد سانسور عليرغم جدي بودن، بسيار محدود است و ثانياً روشاعمال آن نيز بسيار پيچيده ميباشد. ضمن آنكه با توجه به فراگيري رسانهها و تنوع روشهاي خبررساني، سانسور صددرصدي در آن كشورها تقريباً غيرممكن است. اما در عين حال، رئيس جمهور ايران خود را موظف ميداند از تضييع حق مردم آن كشورها و محدود سازي آنها در خبرگيري، ابراز تاسف كند و هنر او نيز در آن است كه با استفاده از تريبونهايي كه در همان كشورها در اختيار او قرار ميگيرد، آزادي ستيزي غربيها را يادآوري ميكند تا برخي افراد، تحت تاثير تبليغات رنگارنگ غربيها در خصوص وجود آزادي مطلق قرار نگيرند.
در چنين شرايطي به نظر ميرسد احمدي نژاد نميتواند نسبت به برخي اقدامات و محدودسازيها در داخل كشور بي تفاوت باشد. او به خوبي ميداند اينگونه محدودسازيها، نه ضرورت دارد و نه مفيد است و نه نهايتاً اهداف مدافعان آن را محقق مي سازد. امروز، گستردگي رسانهها به گونهاي است كه بسياري از اخبار لحظاتي بعد از مخابره، توسط شبكههاي مختلف راديو و تلويزيوني به خانههاي ايرانيان راه مييابد و تنها نتيجه محدود سازيهاي غيرضروري، تلاش مردم براي خبرگيري از رسانههايي خواهد بود كه در دشمني آنها با گفتمان انقلاب و نظام ترديدي وجود ندارد. آن رسانهها امروز براي جلب اعتماد طرفداران كانديداهاي معترض و در غياب خبررساني داخلي، خبرهاي آنان را به صورت دقيق منعكس مينمايند و ميتوان حدس زد پس از رفع محدوديتهاي داخلي - كه بسيار زودهنگام خواهد بود - آن رسانهها سهمي هميشگي در تامين اخبار مخاطبان امروز خواهند داشت.
پنجره
ویژه های سایه