برای تأمین و بالا بردن سرمایه اولیه اقدام به گرفتن پول بهرهای كرده و تصور میكردم كه در مدت كوتاهی خواهم توانست تا با افزایش میزان سرمایه، پول بهرهای را بازپرداخت كنم اما كارها آنگونه كه فكر میكردم ادامه پیدا نكرد و پس از چند ماه آنقدر بدهیها شدید شد كه قادر به ادامه كار نبودم و برای همین ورشكست شدم. پس از شكست در ادامه كار شركت جدید و برای آنكه بتوانم دوباره سرمایهای تهیه كرده تا علاوه بر بازپرداخت قرض های خود، پول سرمایه گذاری جدیدی را بدست آورم، با این هدف و نقشه تصمیم گرفتم تا با توجه به شناخت دقیقی كه از وضعیت مالی گروگان داشتم اقدام به آدمربایی كرده تا از این طریق به اهداف خود دست پیدا كنم اما در این راه نیز موفق نشده و در فاصله كوتاهی توسط مأموران دستگیر شدم...
دو مرد جوان برای بازپرداخت بدهی خود مردی را به گروگان گرفتند و آزادی وی را منوط به دریافت یك میلیارد تومان كردند.
به گزارش سایت پلیس؛ در روز 30 فروردین زن میانسالی با مراجعه به دادسرای امور جنایی، با به همراه داشتن شكایت تنظیم شدهای با موضوع فقدانی برادرش به سرپرست دادسرا عنوان كرد كه برادرش از روز گذشته ناپدید شده است.
با تشكیل پرونده مقدماتی در شعبه هفتم دادیاری دادسرای امور جنایی تهران، به دستور حیدری، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار كارآگاهان اداره یازدهم مبارزه با آدمربایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در تحقیقات كارآگاهان از خواهر فقدانی، وی درباره ناپدید شدن برادرش به نام حمید 53 ساله گفت: برادرم در ساعت 21:30 از محل كار خود در خیابان سهروردی به قصد رفتن به خانهاش در نیاوران خارج شده، اما هیچگونه مراجعهای به خانه نداشت تا اینكه در حدود ساعت 24 طی تماس تلفنی با من عنوان داشت كه نیاز شدیدی به یك میلیارد تومان پول نقد داشته و باید این پول را حداكثر در ظرف 24 ساعت برای او آماده كنم.
با توجه به اظهارات خواهر فقدانی درباره درخواست برادرش برای تهیه یك میلیارد تومان و عدم مراجعه به منزل، كارآگاهان با توجه به دلایل و شواهد بدست آمده اطمینان پیدا كردند كه حمید توسط فرد یا افرادی ربوده شده و درخواست مبلغ مورد نظر نیز در زیر فشار و تهدید وارد شده از سوی آنها به گروگان بوده است.
با اطمینان كارآگاهان از موضوع آدمربایی و تلاش ربایندگان برای اخاذی یك میلیارد تومانی، آموزشهای لازم درباره عدم پرداخت هرگونه وجه نقدی از سوی خانواده گروگان و اطلاع كوچكترین اخبار و اطلاعات جدید به آنها داده شد.
با بكارگیری آموزشهای داده شده به خانواده گروگان و در شرایطی كه ربایندگان در تماسهای مكرر تلاش داشتند تا خانواده گروگان را مجبور به پرداخت یك میلیارد تومان كنند، ربایندگان كه از پرداخت هرگونه وجه نقدی ناامید شده بودند اقدام به آزادسازی گروگان كرده و حمید بدون پرداخت حتی یك ریال به ربایندگان آزاد شد.
در شرایطی كه ربایندگان در آخرین تماس خود با خواهر فقدانی ادعا كرده بودند كه در صورت عدم پرداخت پول حاضر به آزادسازی گروگان خود نیستند، در ساعت 20 روز 31 فروردین گروگان با خانوادهاش تماس گرفت و عنوان كرد كه او آزاد شده و آدمربایان وی را در فضای سبزی واقع در منطقه نیاوران از ماشین پیاده كرده و از محل متواری شدهاند.
با حضور گروگان در اداره یازدهم وی درباره نحوه ربایش و مدت زمانی كه در اختیار ربایندگان قرار داشت، به كارآگاهان گفت: در حدود ساعت 21 روز حادثه فرد ناشناسی در تماس تلفنی كه با من داشت خود را وكیل دادگستری معرفی و مدعی شد كه در خصوص سوء عملكرد برخی از كارمندان شركتم اطلاعات دقیقی در اختیار دارد كه مایل است آنها را در محلی غیر از نشانی شركت در اختیار من قرار دهد.
وی ادامه داد: من به صحبتهای این فرد علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم تا برای همان شب و در طول مسیر حركت به سمت خانه با این وكیل قرار ملاقات بگذارم اما زمانیكه به محل ملاقات رسیدم ناگهان دو نفر، در حالیكه نقاب بر چهره داشتند، وارد اتومبیل شده و در حالیكه خود را مأمور معرفی و به همراه خود بی سیم، اسلحه و شوكر برقی در اختیار داشتند اقدام به بستن دستهایم كرده و پس از انتقال من به صندلی عقب و بستن چشمانم مرا به گونهای در صندلیهای عقب قرار دارند كه قادر به هیچگونه حركتی نباشم.
گروگان در ادامه اظهارات خود به كارآگاهان گفت: پس از آنكه مرا به نقطهای نامشخص منتقل كردند، این افراد در حالیكه همچنان چشمانم بسته بود اقدام به انگشتنگاری از من كرده و با توجه به نحوه صدا كردن خود با اسامی خاص و اطلاعات دقیقی كه از وضعیت شغلی و خانوادهام بیان كردند شرایطی را از لحاظ روانی ایجاد كردند كه در آن لحظات اول تصور كردم كه آنها به واقع مأمور هستند تا اینكه موضوع پرداخت مبلغ یك میلیارد تومان از سوی آنها مطرح شد و آن زمان بود كه متوجه شدم این افراد آدمربا بوده و تمامی اقدامات آنها صرفاً یك ظاهرسازی برای فریب من بوده است.
با توجه به اطلاعات بدست آمده از گروگان، كارآگاهان اداره یازدهم اطمینان پیدا كردند كه ربایندگان از افرادی هستند كه اطلاعات كامل و دقیقی از خانواده و وضعیت شغلی گروگان داشتهاند؛ كارآگاهان در ادامه مسیر تحقیقات خود به بررسی دقیق از بستگان و همچنین كارمندان شركت متعلق به گروگان كرده و سرانجام موفق به شناسایی فردی به نام شهرام 40 ساله شدند كه از حدود 2 سال پیش به دلیل اختلافات كاری از شركت جدا شده بود.
با شناسایی شهرام، كارآگاهان اداره یازدهم با مراجعه به منزل وی در منطقه نیاوران اطلاع پیدا كردند كه وی در اواخر سال گذشته محل سكونت خود را تغییر داده و هیچكدام از همكاران سابق نیز از او اطلاع جدیدی ندارند؛ سرانجام در شرایطی كه هیچگونه آدرس و نشانی جدیدی از محل سكونت شهرام وجود نداشت كارآگاهان موفق به شناسایی منزل جدید شهرام در خیابان شریعتی شده و با توجه به دلایل و مداركی كه نشان از نقش و مشاركت احتمالی وی در آدمربایی بدست آمده بود، وی را در روز 1 خرداد دستگیر و به ادراه یازدهم منتقل كردند.
در شرایطی كه شهرام در تحقیقات مقدماتی تلاش داشت تا خود را بیگناه و بیاطلاع از موضوع آدمربایی معرفی كند اما به ناچار لب به اعتراف گشود و در اعترافات خود ضمن معرفی دیگر همدست خود به نام جواد 40 ساله نشانی مخفیگاه و محل نگهداری گروگان در منطقه جنتآباد را كه برای نگهداشتن گروگان اجاره شده بود را نیز در اختیار كارآگاهان قرار داد.
با شناسایی هویت دیگر متهم پرونده، جواد نیز در روز 2 خرداد دستگیر و در بازرسی از محل نگهداری گروگان، تعداد 2 قبضه سلاح كمری اسباب بازی، دو دستگاه بیسیم تقلبی و یك دستگاه شوكر كشف شد.
شهرام در ادامه اعترافات خود درباره انگیزه ارتكاب آدمربایی نیز به كارآگاهان گفت: در حدود 2 سال پیش به واسطه برخی اختلافات كاری ایجاد شده در داخل شركت تصمیم گرفتم تا از شركت خارج شوم؛ از آنجائیكه روند كاری را تا حدودی زیادی از گروگان یاد گرفته بودم تصمیم به تأسیس شركت جداگانه گرفتم.
وی ادامه داد: برای همین برای تأمین و بالا بردن سرمایه اولیه اقدام به گرفتن پول بهرهای كرده و تصور میكردم كه در مدت كوتاهی خواهم توانست تا با افزایش میزان سرمایه، پول بهرهای را بازپرداخت كنم اما كارها آنگونه كه فكر میكردم ادامه پیدا نكرد و پس از چند ماه آنقدر بدهیها شدید شد كه قادر به ادامه كار نبودم و برای همین ورشكست شدم.
پس از شكست در ادامه كار شركت جدید و برای آنكه بتوانم دوباره سرمایهای تهیه كرده تا علاوه بر بازپرداخت قرض های خود، پول سرمایه گذاری جدیدی را بدست آورم، با این هدف و نقشه تصمیم گرفتم تا با توجه به شناخت دقیقی كه از وضعیت مالی گروگان داشتم اقدام به آدمربایی كرده تا از این طریق به اهداف خود دست پیدا كنم اما در این راه نیز موفق نشده و در فاصله كوتاهی توسط مأموران دستگیر شدم.
به گزارش سایت پلیس؛ در روز 30 فروردین زن میانسالی با مراجعه به دادسرای امور جنایی، با به همراه داشتن شكایت تنظیم شدهای با موضوع فقدانی برادرش به سرپرست دادسرا عنوان كرد كه برادرش از روز گذشته ناپدید شده است.
با تشكیل پرونده مقدماتی در شعبه هفتم دادیاری دادسرای امور جنایی تهران، به دستور حیدری، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار كارآگاهان اداره یازدهم مبارزه با آدمربایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در تحقیقات كارآگاهان از خواهر فقدانی، وی درباره ناپدید شدن برادرش به نام حمید 53 ساله گفت: برادرم در ساعت 21:30 از محل كار خود در خیابان سهروردی به قصد رفتن به خانهاش در نیاوران خارج شده، اما هیچگونه مراجعهای به خانه نداشت تا اینكه در حدود ساعت 24 طی تماس تلفنی با من عنوان داشت كه نیاز شدیدی به یك میلیارد تومان پول نقد داشته و باید این پول را حداكثر در ظرف 24 ساعت برای او آماده كنم.
با توجه به اظهارات خواهر فقدانی درباره درخواست برادرش برای تهیه یك میلیارد تومان و عدم مراجعه به منزل، كارآگاهان با توجه به دلایل و شواهد بدست آمده اطمینان پیدا كردند كه حمید توسط فرد یا افرادی ربوده شده و درخواست مبلغ مورد نظر نیز در زیر فشار و تهدید وارد شده از سوی آنها به گروگان بوده است.
با اطمینان كارآگاهان از موضوع آدمربایی و تلاش ربایندگان برای اخاذی یك میلیارد تومانی، آموزشهای لازم درباره عدم پرداخت هرگونه وجه نقدی از سوی خانواده گروگان و اطلاع كوچكترین اخبار و اطلاعات جدید به آنها داده شد.
با بكارگیری آموزشهای داده شده به خانواده گروگان و در شرایطی كه ربایندگان در تماسهای مكرر تلاش داشتند تا خانواده گروگان را مجبور به پرداخت یك میلیارد تومان كنند، ربایندگان كه از پرداخت هرگونه وجه نقدی ناامید شده بودند اقدام به آزادسازی گروگان كرده و حمید بدون پرداخت حتی یك ریال به ربایندگان آزاد شد.
در شرایطی كه ربایندگان در آخرین تماس خود با خواهر فقدانی ادعا كرده بودند كه در صورت عدم پرداخت پول حاضر به آزادسازی گروگان خود نیستند، در ساعت 20 روز 31 فروردین گروگان با خانوادهاش تماس گرفت و عنوان كرد كه او آزاد شده و آدمربایان وی را در فضای سبزی واقع در منطقه نیاوران از ماشین پیاده كرده و از محل متواری شدهاند.
با حضور گروگان در اداره یازدهم وی درباره نحوه ربایش و مدت زمانی كه در اختیار ربایندگان قرار داشت، به كارآگاهان گفت: در حدود ساعت 21 روز حادثه فرد ناشناسی در تماس تلفنی كه با من داشت خود را وكیل دادگستری معرفی و مدعی شد كه در خصوص سوء عملكرد برخی از كارمندان شركتم اطلاعات دقیقی در اختیار دارد كه مایل است آنها را در محلی غیر از نشانی شركت در اختیار من قرار دهد.
وی ادامه داد: من به صحبتهای این فرد علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم تا برای همان شب و در طول مسیر حركت به سمت خانه با این وكیل قرار ملاقات بگذارم اما زمانیكه به محل ملاقات رسیدم ناگهان دو نفر، در حالیكه نقاب بر چهره داشتند، وارد اتومبیل شده و در حالیكه خود را مأمور معرفی و به همراه خود بی سیم، اسلحه و شوكر برقی در اختیار داشتند اقدام به بستن دستهایم كرده و پس از انتقال من به صندلی عقب و بستن چشمانم مرا به گونهای در صندلیهای عقب قرار دارند كه قادر به هیچگونه حركتی نباشم.
گروگان در ادامه اظهارات خود به كارآگاهان گفت: پس از آنكه مرا به نقطهای نامشخص منتقل كردند، این افراد در حالیكه همچنان چشمانم بسته بود اقدام به انگشتنگاری از من كرده و با توجه به نحوه صدا كردن خود با اسامی خاص و اطلاعات دقیقی كه از وضعیت شغلی و خانوادهام بیان كردند شرایطی را از لحاظ روانی ایجاد كردند كه در آن لحظات اول تصور كردم كه آنها به واقع مأمور هستند تا اینكه موضوع پرداخت مبلغ یك میلیارد تومان از سوی آنها مطرح شد و آن زمان بود كه متوجه شدم این افراد آدمربا بوده و تمامی اقدامات آنها صرفاً یك ظاهرسازی برای فریب من بوده است.
با توجه به اطلاعات بدست آمده از گروگان، كارآگاهان اداره یازدهم اطمینان پیدا كردند كه ربایندگان از افرادی هستند كه اطلاعات كامل و دقیقی از خانواده و وضعیت شغلی گروگان داشتهاند؛ كارآگاهان در ادامه مسیر تحقیقات خود به بررسی دقیق از بستگان و همچنین كارمندان شركت متعلق به گروگان كرده و سرانجام موفق به شناسایی فردی به نام شهرام 40 ساله شدند كه از حدود 2 سال پیش به دلیل اختلافات كاری از شركت جدا شده بود.
با شناسایی شهرام، كارآگاهان اداره یازدهم با مراجعه به منزل وی در منطقه نیاوران اطلاع پیدا كردند كه وی در اواخر سال گذشته محل سكونت خود را تغییر داده و هیچكدام از همكاران سابق نیز از او اطلاع جدیدی ندارند؛ سرانجام در شرایطی كه هیچگونه آدرس و نشانی جدیدی از محل سكونت شهرام وجود نداشت كارآگاهان موفق به شناسایی منزل جدید شهرام در خیابان شریعتی شده و با توجه به دلایل و مداركی كه نشان از نقش و مشاركت احتمالی وی در آدمربایی بدست آمده بود، وی را در روز 1 خرداد دستگیر و به ادراه یازدهم منتقل كردند.
در شرایطی كه شهرام در تحقیقات مقدماتی تلاش داشت تا خود را بیگناه و بیاطلاع از موضوع آدمربایی معرفی كند اما به ناچار لب به اعتراف گشود و در اعترافات خود ضمن معرفی دیگر همدست خود به نام جواد 40 ساله نشانی مخفیگاه و محل نگهداری گروگان در منطقه جنتآباد را كه برای نگهداشتن گروگان اجاره شده بود را نیز در اختیار كارآگاهان قرار داد.
با شناسایی هویت دیگر متهم پرونده، جواد نیز در روز 2 خرداد دستگیر و در بازرسی از محل نگهداری گروگان، تعداد 2 قبضه سلاح كمری اسباب بازی، دو دستگاه بیسیم تقلبی و یك دستگاه شوكر كشف شد.
شهرام در ادامه اعترافات خود درباره انگیزه ارتكاب آدمربایی نیز به كارآگاهان گفت: در حدود 2 سال پیش به واسطه برخی اختلافات كاری ایجاد شده در داخل شركت تصمیم گرفتم تا از شركت خارج شوم؛ از آنجائیكه روند كاری را تا حدودی زیادی از گروگان یاد گرفته بودم تصمیم به تأسیس شركت جداگانه گرفتم.
وی ادامه داد: برای همین برای تأمین و بالا بردن سرمایه اولیه اقدام به گرفتن پول بهرهای كرده و تصور میكردم كه در مدت كوتاهی خواهم توانست تا با افزایش میزان سرمایه، پول بهرهای را بازپرداخت كنم اما كارها آنگونه كه فكر میكردم ادامه پیدا نكرد و پس از چند ماه آنقدر بدهیها شدید شد كه قادر به ادامه كار نبودم و برای همین ورشكست شدم.
پس از شكست در ادامه كار شركت جدید و برای آنكه بتوانم دوباره سرمایهای تهیه كرده تا علاوه بر بازپرداخت قرض های خود، پول سرمایه گذاری جدیدی را بدست آورم، با این هدف و نقشه تصمیم گرفتم تا با توجه به شناخت دقیقی كه از وضعیت مالی گروگان داشتم اقدام به آدمربایی كرده تا از این طریق به اهداف خود دست پیدا كنم اما در این راه نیز موفق نشده و در فاصله كوتاهی توسط مأموران دستگیر شدم.
پنجره
ویژه های سایه